فرصتهايي که کرونا به ما داد را فراموش نکنيم. شايد نياز بود که ما خودمان را بهتر بشناسيم. شايد نياز بود اطرافيان، دوست و آشنا را بهتر بشناسيم. حالا با اين ويروس يا با هر چيز ديگري که ميشد بايد يک جا خودمان را محک مي زديم. پيشنهاد ويژه اين است که با جرأت روي […]
فرصتهايي که کرونا به ما داد را فراموش نکنيم. شايد نياز بود که ما خودمان را بهتر بشناسيم. شايد نياز بود اطرافيان، دوست و آشنا را بهتر بشناسيم. حالا با اين ويروس يا با هر چيز ديگري که ميشد بايد يک جا خودمان را محک مي زديم. پيشنهاد ويژه اين است که با جرأت روي کاغذ بنويسيم از روزي که کرونا آمد و خانه نشين شديم چه کارهايي انجام داديم؟
اگر توانستيد چند کتاب خوب بخوانيد، فيلم خوب ببينيد، شعر بگوييد، مقاله بنويسيد، ساز ياد بگيريد، نقاشي بکشيد، کارهاي هنري و صنايع دستي انجام بدهيد، وسايل خراب را تعمير کنيد، باغچه درست کنيد، يا اگر توانستيد دلي به دست بياوريد و گذشته را فراموش کنيد و يا دست نيازمندي را بگيريد، به خانواده اي کمک کنيد، هديه بدهيد، به پدر و مادرتان خدمتي کنيد و هزار کار خوب ديگر، پس ميشود گفت که شما برنده اي.
آخرش که کرونا تمام شود چيزي جز تاريخ و خاطرات تلخ و شيرينش به جا نمي گذارد. اما قصه روسياهي ذغال و رو سپيدي برف از ياد نميرود. در حال حاضر نيز هنوز دير نشده است براي گرفتن تصميمي بزرگ. براي شروع، براي کمک و يا براي انجام کارهايي که هميشه دلتان ميخواسته انجام دهيدو زمانش نبوده. في الحال چند ماه گذشته و احتمالا در آخر همه يک کارنامه کرونايي ميگيرند. بياييد يک کار بزرگ انجام دهيم. ثابت کنيم همديگر را دوست داريم و در حد خودمان ميتوانيم به يکديگر کمک کنيم. بياييد از فرصت پيش آمده نهايت استفاده را ببريم و به جاي روزمرگي و رخوت، شادابي را به دوستانمون هديه دهيم.
آسيب هايي که اين ويروس به مردم شهرمان، به روستا نشينانمان و کشورمان زد، کم نيست و هر کسي وظيفه دارد کمترين کمکي که ميتواند را انجام دهد. الان وقتش رسيده که بلند شويم و حرکت کنيم..
نظرات