ناپايداري جامعه ايران در زمان پاندمي کوويد 19

ناپايداري جامعه ايران در زمان پاندمي کوويد 19
تیر 20, 1400
500 بازدید

جـولان کـرونـا خبرنگار اجتماعی فرهاد سلیمانی از بهمن ۱۳۹۸ یعنی فوریه ۲۰۲۰ بود که ویروس کرونا در ایران به صورت رسمی تأیید شد و حدود ده ماه بعد اولین واکسن کرونا وارد بازار جهانی شد. اگرچه بسیاری از مردم در سراسر دنیا یکی از دلایل عمده ریشهکن نشدن این ویروس را در عدم پایبندی در […]

جـولان کـرونـا
خبرنگار اجتماعی
فرهاد سلیمانی
از بهمن ۱۳۹۸ یعنی فوریه ۲۰۲۰ بود که ویروس کرونا در ایران به صورت رسمی تأیید شد و حدود ده ماه بعد اولین واکسن کرونا وارد بازار جهانی شد. اگرچه بسیاری از مردم در سراسر دنیا یکی از دلایل عمده ریشهکن نشدن این ویروس را در عدم پایبندی در مقولههای پزشکی میدانند و بر این باورند که واکسن تنها راه حل این معضل است اما با نگاهی جامعهشناسانه میتوانیم به وضوح شاهد این موضوع باشیم که یکی از مهمترین دلایل بحران کرونا، پایبند نبودن بیشتر افراد جامعه بر رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
از سویی دیگر در کشور ما تقریبا هیچ عزمی در دولت برای پایان دادن به این همهگیری چه در نحوه تزریق واکسن و چه در برنامهریزی برای تشویق جامعه به منظور قطع زنجیره ویروس کووید ۱۹ وجود ندارد. اگرچه پایبند نبودن بسیاری از افراد جامعه به رعایت دستورالعملهای بهداشتی یکی از علل مهم افزایش مبتلایان و جانباختگان جامعه است اما مناسب نبودن بستر اجتماعی در افزایش این آمار کاملا مشهود است. با نگاهی به سطح کیفی اقتصادی جامعه به وضوح در مییابیم بسیاری از مردم در تأمین هزینه های زندگی خود نیز با مشکلات فراوانی روبرو هستند و سطح نگرانی آنها در مسایل اقتصادی بالاتر از مسائل بهداشتی است. مسأله اقتصادی در کشور ما به گونه ای پیش رفته است که به واقع مسأله بهداشتی را منزوی کرده و باعث شده این موضوع که با جان مردم نیز سر و کار دارد تحت الشعاع قرار بگیرد.
سردرگمی مردم در این فشار اقتصادی و روانی نه تنها باعث افزایش استرس در جامعه میشود بلکه تا حد زیادی قدرت تمایز در مورد اولویت ها را تحتالشعاع قرار میدهد.
بررسیها نشان میدهد نوع زندگی و دیدگاه مردم نیز در روند ابتلا به بیماری بسیار مهم است. نگاه تقدیرگرایانه بخش سنتی جامعه هم کمترین تلاش را برای جلوگیری از ابتلا به ویروس کرونا انجام میدهد هم در رعایت پروتکلهای بهداشتی آنچنان پایبند مسایل بهداشتی نیست و هم در مورد درمان، بسیار مقاومت میکنند. اگرچه با اطلاع رسانی های لسانی این مورد در حال کمرنگ شدن است اما باید پذیرفت اولویت رسانهها به خصوص رسانه ملی چیز دیگریست و حداقل در این مدت کمی تغییر کرده است.از سوی دیگر عدم توجه جامعه به بسیاری از مسایل نظیر عدم برگزاری دورهمی ها و مراسمات تعیین کننده رفتارهای اجتماعی نامتناسب در دوران همهگیری کروناست، متأسفانه این چرخه معیوب به چرخه انتقال کرونا بسیار کمک میکند.همانطور که پیشتر رفت، رسانه به عنوان یکی از ارکان اصلی اطلاع رسانی در جامعه ما بسیار ضعیف عمل کرده است.
ضعف آموزش درست و بنیادی درکنار ضعف مشهود خانوادهها در اطلاعرسانی و کسب اطلاعات درست و بهکارگیری صحیح آن و از همه مهمتر عدم اعتماد عمومی به رسانه ملی و رسانههای جمعی، همه و همه در شکست استراتژی مقابله با این ویروس کشنده بسیار حائز اهمیت است. نادیده گرفتن تجربیات دیگر کشورهای موفق در کنترل بیماری کووید ۱۹ و همچنین پیشنهاد به فرد مبتلا برای ماندن در خانه به جای مراجعه به موقع به پزشک که این مورد هم از همان دلایل اطلاعرسانی نادرست است نیز از دیگر عوامل گسترش ویروس و ورود به موجهای بعدی و شیوع کرونای دلتا در کشور است.
از سویی دیگر و با بررسی در مورد این ویروس میتوان دریافت که ساختار اجتماعی به همان اندازه در پیشگیری و درمان و ریشهکنی این بیماری موثر است که ساختار بیولوژیکی و نگاه پزشکی اهمیت دارد. بُعد مهم دیگر در مورد عدم توانایی در مقابله با این ویروس را میتوان شکست روحی جامعه در مقابل اخبار جان باختن مبتلایان به بیماری دانست؛ چرا که اختلال و شکست باورها در مقابل این ویروس، فشار روانی مضاعفی را به جامعه تحمیل میکند که باز هم نقش حکومت در آن بسیار به چشم میخورد. مشکلات معیشتی مردم از جدیدترین عوامل نابسامانی ذهنی جامعه و در نتیجه اختلال سیستم ذهن و متعاقب آن اختلال سیستم روانی و عصبی و در نتیجه ضعف سیستم ایمنی بدن و خلع سلاح در مقابل کروناست.
به هر روی اگرچه مسائل بسیار دیگری نیز میتواند در روند پیشگیری، قطع زنجیره و حتی درمان این بیماری مثمر ثمر باشد اما نقش تک تک افراد جامعه در کنار وظیفه مهم دولت در این مورد بسیار حائز اهمیت است.