گروگانگیری که در اراک دستگیر شد، همان قاتل ادمین فنپیج بهنوش بختیاری است/ قاتل به اراک آمده بود که همسرش را هم بدلیل اتهام خیانت بکشد/ مقتول اصلا روحانی نبوده است! هفته نامه چشم به راه گزارش میدهد؛مقتول از مدتی قبل با منشی شرکت خود دچار اختلاف شده و عامل جنایت نیز شوهر منشیاش بوده […]
گروگانگیری که در اراک دستگیر شد، همان قاتل ادمین فنپیج بهنوش بختیاری است/ قاتل به اراک آمده بود که همسرش را هم بدلیل اتهام خیانت بکشد/ مقتول اصلا روحانی نبوده است!
هفته نامه چشم به راه گزارش میدهد؛مقتول از مدتی قبل با منشی شرکت خود دچار اختلاف شده و عامل جنایت نیز شوهر منشیاش بوده است. قاتل که فراری شده بود تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ۱۴ مرداد ردپای وی در اراک بهدست آمد. وی اسلحه بهدست وارد یک مرغداری شده و با تیراندازی کارگری را گروگان گرفته بود که با دخالت تیمهای ویژه پلیس دستگیر شد. متهم به قتل دیروز برای انجام تحقیقات به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و در بازجوییها جزئیات تازهای از جنایتی که مرتکب شده را فاش کرد. ابتدا همه فکر می کردند که یک روحانی به قتل رسیده است و این در حالی است که فردین روحانی نبوده و برای عکس این لباس را به تن کرده است.
قاتل در دادگاه گفت:
مقتول با همسرم ارتباط پنهانی داشت اما هیچکدامشان زیر بار نمیرفتند و منکر ارتباط بودند. آنها ادعا میکردند که ارتباط و مراودههایشان کاری است، اما دروغ میگفتند. زنم بارها دیر به خانه میآمد و هربار که علت تاخیرش را میپرسیدم مدعی بود که کاری در شرکت برایش پیش آمده یا ناهار و شام کاری با کارفرمایش داشته است. یک شب گوشی موبایلش را بررسی کردم و پیامکهایشان را خواندم. با وجود این همهچیز را انکار میکرد.
به مقتول گفتم: راستش را بگو چون میدانم با همسرم ارتباط داری. او منکر شد و گفت رابطهشان کاری و مانند مدیر و منشی است. به او گفتم پیامکهایش را خواندهام و او برای اینکه اثبات کند با همسرم رابطهای ندارد تمام پیامکهایی که بین آنها رد و بدل شده بود را نشانم داد. میگفت همه کاری است اما در میان آنها چشمم به پیامکی افتاد که کاری نبود و نشان میداد که وی فراموش کرده آن را پاک کند.
رفتم سلاحی خریدم و بهدنبال اجرای عدالت خودم بودم تا همسرم را بکشم چون هم مطلع از قتل بود و هم به من خیانت کرده بود. فهمیدم شهرستان رفته و دنبالش رفتم که پیدایش نکردم و بهناچار در یک مرغداری در روستایی پنهان شدم که در آنجا ناخواسته کارگری را به گروگان گرفتم و بعد تسلیم پلیس شدم. از اعدام نمیترسم. سزای خیانتکار، مرگ است. باید همسرم را هم میکشتم.
نظرات